14
تولد یاسان - 13 مهر 1391 - اصفهان صبح ساعت 05:15 بامداد رفتم دستشویی ولی احساس کردم حالم نرمال نیست . چون احساس کردم این جیشم , جیش نیست اومدم بیرون . اما یکم گیج بودم . توی سالن قدم زدم . ولی یه دفعه خندم گرفت . گفتم نه بابا مگه میشه من 27/07 نوبتمه حالا خیلی زوده. برگشتم به اتاق خوابم . ولی گفتم بذار لباس زیرم رو عوض کنم . که یه دفعه دیدم بععععععععععععله ! کیسه آبم پاره شد؟ خیلی خوشحال شدم ولی واقعاً ترسیده بودم . چون چراغ رو روشن کردم بابا سجادت بیدار شد. گفت چی شده ؟ گفتم فکر کنم موقشه ؟ بابا سجادت که باورش نمیشد گفت بگیر بخواب بابا . اشتباه میکنی ! گفتم : نترسیا  ...